زاگرس در آتش؛ چه کسانی جنگلها را میسوزانند؟
آتش برای دومین هفته متوالی جان «زاگرس» را از بن میسوزاند و جنگلهای غیرقابل بازیابی را ذغال میکند. گفته میشود آتشسوزیها مهار شدهاند ولی فعالان محیط زیست مستقر در منطقه میگویند هنوز نقاطی از جنگلهای زاگرس در حال سوختن هستند.
یک کارشناس محیط زیست و کویرشناس به «ایرانوایر» میگوید آتشسوزیها عمدی و بر اساس اهداف خاصی انجام میشوند.
***
«بهمن ایزدی»، کارشناس محیط زیست و کویرشناس میگوید: «تاکنون در خوشبینانهترین حالت، در ناحیه رویش زاگرسی، بیش از ۱۰۰ هزار هکتار جنگل سوخته و از بین رفتهاند. متاسفانه چون این درختان و رویشگاههای زاگرس مربوط به دوران خاصی بودهاند، قابل بازیابی دوباره نیستند.»
ایزدی در خصوص چرایی آتشسوزیهای ناحیه زاگرس با بیان این که آتشسوزیها عمدی و با برنامهریزی انجام میشوند، به «ایرانوایر» میگوید: «مسببان آتشزدنهای عمدی جنگلهای زاگرس در پی از بین بردن ناحیه زاگرسی و کوچاندن مردم ساکن از این منطقه هستند.»
او معتقد است: «با توجه به مشاهدات عینی افراد حاضر در محل، نمیتوان مقصر اصلی آتش زدنهای زاگرس را خشکسالی یا خشکیدگی قرار دهیم.»
این کویرشناس تاکید میکند علت آتشسوزیها، شرایط اقلیمی نبوده و عمدی هستند و بر اساس اهداف خاصی انجام میشوند.
به گفته ایزدی، سال ۱۳۹۹ فقط در مرداد ماه چند مورد رعد و برق و آتشسوزی غیرعمدی در ناحیه زاگرسی موجب آتشسوزی شده که مردم محلی سریع آن را خاموش کرده بودند: «غیر از آن، دیگر آماری در رابطه با آتشسوزیهای طبیعی در دست نیست و باقی آتشسوزیها عمدی بودهاند.»
بهمن ایزدی، کارشناس و فعال محیط زیست که شخصا در ارتفاعات گچساران برای اطفای حریق حضور دارد، با اشاره به آتشافروزیهای مجدد توسط افراد ناشناس میگوید: «آماری که گروه ما در اختیار دارد، نشان دهنده این است که پس از خاموش کردن آتش در یک منطقه و یک شب پاسبانی کامل، به محض خروج از محوطه، همان نقطه دوباره آتش میگیرد یا بعد از چند ساعت متوجه میشویم ناحیهای که هیچگونه ارتباطی با بخش خاموش شده قبلی نداشته، آتش گرفته است.»
ایزدی هدف افراد ناشناس از آتش زدن این مناطق را به فلاکت انداختن ناحیه زاگرسی ایران عنوان میکند و توضیح میدهد: «ناحیه زاگرس منبع ۴۰ درصد آب شیرین کشور محسوب میشود. افرادی که اقدام به آتش زدن این نواحی میکنند، با تبدیل کردن منطقه به ناحیه خشک، در واقع استوانههای وابستگی به زاگرس را از بین میبرند. با فقیر شدن سفرههای آبی و از دست رفتن رطوبت کافی در ناحیه رویشی زاگرس به دلیل از بین رفتن درختان در آتشسوزیها، تعادل طبیعی منطقه از بین میرود. متاثر از این نابودیها، تعادل اجتماعی و اقتصادی منطقه نیز نابود میشود. در این صورت، مردم بومی ساکن در رشته کوه زاگرس که ۱۱ استان را در برمیگیرد، مجبور به مهاجرت به مناطق دیگری میشوند.»
به گفته این کویرشناس، مهاجرت سبب میشود سرزمین رها شده به سمت بیابانی شدن پیش رود.
بهمن ایزدی همچنین اضافه میکند: «از کردستان تا استان فارس و از شمال غرب تا جنوب شرق رشته کوه زاگرس به طول هزار و ۶۰۰ کیلومتر هوایی مدام شاهد آتش زدنها هستیم. چرا این اتفاقات رخ میدهند و این رویشگاهها از بین میروند؟ به عقیده من، حتما این یک برنامه از پیش طراحی شده است که باید از سوی بخش قضایی و امنیتی کشور مورد بررسی و پیگیری قرار بگیرد که متوجه شویم اتاق فکر این جریان کجا است.»
بهمن ایزدی با اشاره به محدوده وسیع آتشسوزیها و آمار غیر واقعی منتشر شده از سوی دولت و مقامهای رسمی میگوید: «امسال تنها در استان فارس، بیش از ۳۰ هزار هکتار از جنگلها سوختهاند. در آتش سوزیهای نیمه دوم تیرماه حدود سه هزار هکتار از پرتراکمترین رویشگاههای بنه، پسته وحشی که درختانی با چند صد سال عمر بودند، از دست رفتهاند. در آتشسوزیهای ابتدای تیرماه در منطقه کمر سرخی که از دشت شوقان آغاز شد و پرپوششترین جنگلها در آن هستند و نقش تعادلی در خصوص جلوگیری از هوای خشک و گرم که از ناحیه جنوب و جنوب غرب میآید را ایفا میکرد، ۱۵ هزار هکتار از جنگلها سوختند. آمارهای متناقض که توسط بخش دولتی منتشر میشوند، تلاش دارند بعد از آتش زدنها، مساحت و گستره آتش را بسیار ناچیزتر از آنچه اتفاق افتاده است، در آمارها نشان دهند. بنابراین آمار صحیحی در دست نداریم.»
به گفته یک روزنامهنگار حوزه محیط زیست در ایران، آتشسوزیها فقط مهار شده ولی خاموش نشدهاند و طی روزهای پیش رو، آتشسوزیهای گسترده دوباره آغاز خواهند شد.
این روزنامهنگار، دولت و مردم را در آتشسوزیها ذینفع میداند و میگوید مردم بیشتر برای کشاورزی و ذغالگیری جنگلها را به آتش میکشند و برخی هم در پی تسویه حسابهای قبیلهای هستند.
به گفته این روزنامهنگار، همچنان نظام حاکم بر زاگرس، نظام عرفی است. برای همین جنگ برسر گسترش زمین وجود دارد.
«ناصر کرمی»، اقلیمشناس و کارشناس محیط زیست نکته اصلی در گسترش و پیشروی آتشسوزیها و کنترل نشدن آن را در انحصار داشتن تمام امکانات یا سختافزار پایش و امکانات یا سختافزار اطفا توسط نهادهای امنیتی میداند.
او به «ایرانوایر» میگوید: «نیروهای امنیتی حاضر نیستند این امکانات را در اختیار محیط زیست قرار دهند؛ یا به عبارت دیگر، محیط زیست نتوانسته است آنها را مجاب کند که جنگلها هم بخشی از امنیت کشور هستند و باید از امکانات اطفا و پایش استفاده کند. نکته اصلی این است که در حال حاضر ما با سیستمهای مخابراتی و ماهوارهای سنجش از راه دور جنگلها را پایش میکنیم و متوجه میشویم که در کدام منطقه آتشسوزی رخ داده است تا سریع کمک کنیم. ولی این ابزار و امکانات در اختیار وزارت ارتباطات و نهادهای نظامی هستند. بنابراین سازمان محیط زیست و سازمان جنگلها و مراتع به این امکانات دسترسی ندارند و این اطلاعات را نمیدهند.»
به گفته ناصر کرمی، آتشسوزیها در مناطق دور و صعبالعبور در ایران رخ میدهند که کمتر به منابع آب دسترسی دارند و خشکتر هستند. معمولا هم در ایران مردم برای گردشگری به دنبال نقاطی هستند که دور از دسترس نهادهای امنیتی و انتظامی باشند تا به راحتی امکان شادی کردن، رقصیدن، گوش دادن به موسیقی و نوشیدن مشروبات الکلی را داشته باشند. به همین دلیل، آتشسوزیها با منشا انسانی بیشتر در نقاط بسیار دور و با دسترسی سخت رخ میدهند. زمان شناسایی منشا آتشسوزی و دسترسی به آن طولانی شده است و کنترل آتش از اختیار نیروهای جنگلبانی و سازمان محیط زیست خارج میشود. در حالی که باید امکان سنجش از راه دور و دسترسی به تصاویر ماهوارهای برای سازمان محیط زیست و سازمان جنگلها فراهم باشد.»
این اقلیم شناس همچنین اضافه میکند: «نکته بعدی، تجهیزات لازم برای خاموش کردن آتش است. یکی از تجهیزات مورد نیاز سازمان حفاظت محیط زیست، هلیکوپتر است. هلیکوپترهایی که امکان استفاده از آنها برای خاموش کردن آتش فراهم است، باز هم در اختیار نهادهای امنیتی هستند و باز هم این نهادها کمک نمیکنند.»
ناصر کرمی میگوید: «بهتر است سازمان محیط زیست حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی را به ارتش و سپاه واگذار کند که استفاده از امکانات لجستیکی را در اختیار دارند. این امکانات که در پادگانهای ارتش و سپاه ماندهاند، با هزینه کشور خریداری و نگهداری میشوند ولی کسی به آنها دسترسی ندارد.»
به گفته این کارشناس محیط زیست، در ایران امکانات لجستیک کافی هم برای پایش و هم برای اطفای آتشسوزیها وجود دارد اما سازمان محیط زیست و سازمان جنگلها آنها را در اختیار ندارند.
شهرستان گچساران يكی از منابع ارزشمند بلوطزارهای زاگرسی است. این بلوطها در هفتههای گذشته سوخته و از بین رفتهاند. هر يك درخت بلوط در منطقه زاگرس براساس گزارشهای رسمی نهادهای جهانی،۲۰۰هزار دلار ارزش مالی دارد. اما در ایران برای تبدیل آنها به ذغال، اين درختان قيمتی و ارزشمند در آتشسوزیهای عمدی میسوزند.
بارندگیهای هفته گذشته زمانی به داد زاگرس رسید که حدود ۲۰۰ ساعت پس از روشن شدن نخستين شعلهها درجنگل و ارتفاعات «نارك» استان كهگيلويه وبويراحمد گذشته بود وهمچنان از هر گوشه، آتشی نو زبانه میکشید.
کارشناسان محیط زیست میگویند: «ما نمیتواینم مقصر آتش زدنهای زاگرس را خشکسالی بدانیم چون در رویارویی با آتش مقصریم.»
ما به قدری بیمحابا و بیتوجه به حفظ شاخصهای ارزشمند طبیعی خود حرکت کردهایم که سالها است گرمای زمین را افزایش دادهایم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر