۱۴۰۰-۰۸-۲۲

مهاجرت بی‌پایانِ ایرانیان؛ سرزمینی که از هر نوع متخصص خالی می‌شود!

مهاجرت بی‌پایانِ ایرانیان؛ سرزمینی که از هر نوع متخصص خالی می‌شود!

مهاجرتِ نیروهای حرفه‌ای از ایران اعم از استاد دانشگاه و مهندس و پزشک و پرستار و ورزشکار و کارگر ساختمانی بیشتر می‌شود.
- در سه ماهه تابستان امسال، بیش از هزار پزشک برای فعالیت در کشورهای دیگر، از این سازمان درخواست صدور گواهی کرده‌اند.
- قبلا هر سال ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر گواهی حرفه‌ای از نظام پرستاری می‌گرفتند اما اکنون سالانه بیش از ۱۵۰۰ پرستار مهاجرت می‌کنند.
- ۲۵ درصد از مشمولان بنیاد نخبگان و ۱۵ درصد از رتبه‌های زیر هزار کنکور سراسری مقیم کشورهای دیگر هستند.
- ۳۷ درصد از دارندگان مدال در المپیادهای دانش‌آموزی در سال‌های ۸۰ تا ۹۱ مهاجرت کرده‌اند.
- شمار زیادی از ورزشکاران نیز به ویژه ملّی‌پوشان به کشورهای دیگر مهاجرت کرده یا پناهنده شدند.
- در یک دهه گذشته حدود ۶۰ ورزشکار از ایران به کشورهای خارجی پناهنده شده‌اند که در نوع خود بی‌سابقه است.
- سرنوشت ایران در حالی به دست افراد نالایق و ناکارآمد و «سهمیه‌ای» افتاده و ایرانیان را به مهاجرت واداشته که فرزندان و وابستگان و برخی مدافعان همین نظام نیز در خارج کشور کار و زندگی می‌کنند!

اگر تا چند سال پیش مهاجرت از کشور شامل مهاجرت‌های مقطعی برای تحصیل یا خروج فعالان و مخالفان سیاسی و مدنی به دلیل فشارهای قضایی و امنیتی بود، اکنون اما مهاجرت به یکی از مسیرهای مهمی تبدیل شده که غالب خانواده‌های ایرانی آن را مورد ارزیابی و امکان‌سنجی قرار می‌دهند.
از سوی دیگر در سال‌های گذشته اروپا، آمریکا و استرالیا مقاصد اصلی ایرانیانی بود که تصمیم داشتند با پذیرش همه هزینه‌های مادی و معنوی، برای داشتن زندگی بهتر به یک کشور «جهان اول» و پیشرفته کوچ کنند. اما بررسی آمارها و نقشه مهاجرتی ایرانیان در سال‌های اخیر نشان می‌دهد مهاجرت از ایران برای بسیاری با هدف رفتن به یکی از چند کشور پیشرفته جهان نیست بلکه رفتن به «هر جایی که ایران نباشد» است!
سال‌هاست که نه دلایل سیاسی بلکه عدم امنیت اقتصادی به مهمترین عامل مهاجرت ایرانیان تبدیل شده است. جمهوری اسلامی که روزی مقاماتش شعار توخالی «جلوگیری از فرار مغزها» را تکرار می‌کردند، چنان شالوده‌های اجتماعی و اقتصادی ایران را در هم شکسته که مردم از هر قشر و با هر سطح تحصیلات به دنبال راهی برای فرار از ایران و رسیدن به مقصدی هستند که بتوانند در امنیت و آرامش روزگار بگذرانند بطوری که حتا کشورهای در حال توسعه در شرق آسیا و یا کشورهای عربی و آفریقایی نیز سهم قابل توجهی در مهاجرت ایرانیان دارند. در سال‌های گذشته مهاجرتِ نیروهای حرفه‌ای از ایران اعم از استاد دانشگاه و مهندس و پزشک و پرستار و ورزشکار و کارگر ساختمانی افزایش یافته است.

آمارهای هولناک خروج سرمایه‌داران و کارآفرینان!

آمار «رصدخانه مهاجرت ایران» در سال ۲۰۲۰ از افزایش چهار برابری مهاجران ایرانی در سه دهه گذشته خبر می‌دهد. این آمار همچنین نشان می‌دهد که تنها در فاصله سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰، رقم مهاجرت ایرانیان افزایش سه برابری داشته است. قابل توجه اینکه در همین فاصله زمانی اعتراضات سراسری مردم در تیرماه ۱۳۹۶، دی‌ماه ۱۳۹۶، امرداد ۱۳۹۷ و آبان ۱۳۹۸ برگزار شد و هزاران نفر بازداشت شدند و صدها نفر با شلیک مستقیم مأموران تحت فرمان جمهوری اسلامی زخمی یا کشته شدند.

همچنین یکی از بدترین دوره‌های اقتصادی ایران در همین بازه زمانی شکل گرفت؛ مرکز آمار ایران نرخ تورم برای سال ۹۶ را ۸.۲ درصد اعلام کرد در حالی که تورم در پایان سال ۱۳۹۹ به حدود ۵۰ درصد رسید. ارزش پول ملی در این دوره به شدت کاهش یافت و در نتیجه ارزش سرمایه‌های ریالی، ارزش درآمد ماهانه و قدرت خرید اقشار مختلف به شدت کاهش یافت و میلیون‌ها خانوار قشر متوسط به زیر خط فقر رانده شدند!

این آمار بیانگر اینست که مهاجرت ایرانیان در حال حاضر ارتباط مستقیم با عدم امنیت اقتصادی، مشکلات مالی و همچنین سرکوب‌ مردم به بهانه‌های مختلف دارد.

افزایش ریسک‌های اقتصادی که با ناامنی سیاسی و ساختار فاسد اقتصادی درآمیخته، روند خروج سرمایه از کشور را نیز افزایش داده است. جمهوری اسلامی در حالی در جذب سرمایه‌گذاری مستقیم و غیرمستقیم خارجی در ایران کاملا «ناکام» مانده که بر اساس آمارهای حکومتی طی ۱۶ سال اخیر ۱۷۱ میلیارد دلار سرمایه از ایران خارج شده است. بخش زیادی از این سرمایه‌ها به کارآفرینانی اختصاص دارد که دارایی و به دنبال آن خلاقیت و ایده‌های اقتصادی خود را به کشور دیگری منتقل کردند. هرچند بخشی از خروج سرمایه به اختلاس‌ها و دزدی‌های وابستگان نظام مانند مرجان شیخ‌الاسلامی آل آقا و محمود خاوری مربوط است.
همزمان بسیاری از خانوارها که ثروت چند صد هزار دلاری برای سرمایه‌گذاری و اخذ اقامت در کشورهایی مانند کانادا و استرالیا و بریتانیا نداشتند، راه خرید مسکن در کشورهای آسیایی را در پیش گرفتند تا بتوانند هم از سقوط ارزش سرمایه‌های خود جلوگیری کنند و هم با این راهکار اقامت کشور دیگری را دریافت نمایند. در همین فرایند بود که کشورهایی چون مالزی، ترکیه و گرجستان به مقاصد مهاجرتی ایرانیان تبدیل شدند.

این موضوع در گزارش «رصدخانه مهاجرت ایران» نیز آمده است. یافته‌های این گزارش مطالعاتی نشان می‌دهد که مقصد نخست تعداد زیادی از این مهاجران کشور ترکیه است و در فاصله سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ تعداد مهاجران ایرانی که به ترکیه وارد شده‌اند، چهار برابر شده است. آمارهای وزارت خارجه جمهوری اسلامی نیز نشان می‌دهد بیش از ۱۲۶هزار تبعه ایران در کشور ترکیه در حال زندگی هستند. از سوی دیگر آمارهای سازمان آمار ترکیه (TÜİK) نیز نشان می‌دهد در سال‌های اخیر ایرانیان همواره از بزرگترین خریداران خانه در ترکیه بوده‌اند. سازمان آمار ترکیه اعلام کرده در سال جاری میلادی ایرانیان با اختلاف قابل توجهی نسبت به دیگر اتباع خارجی، در صدر جدول خرید خانه توسط خارجیان در این کشور قرار دارند و تنها در سپتامبر ۲۰۲۱ میلادی در مجموع ۱۳۲۳ خانه در ترکیه توسط ایرانیان خریداری شده است.

به نوشته روزنامه فرهیختگان، بررسی روند خروج سرمایه از ایران نشان می‌دهد چه در سال‌هایی که اقتصاد از خوش‌بینی و ثبات برخوردار بوده (مانند سال ۱۳۹۵) و چه در سال‌هایی که اوج بدبینی‌های بین‌المللی و اقتصادی (سال ۱۳۹۷) حاکم بوده، خروج سرمایه نه تنها قطع نشده بلکه همچنان روندی صعودی داشته است.

مهاجرت نیروهای متخصص حرفه‌ای از پزشک تا کارگر ساختمانی

بجز آندسته از ایرانیانی که برای حفظ سرمایه و اخذ اقامت کشوری دیگر و زمینه‌سازی برای پرورش فرزندانشان در محیط اجتماعی و آموزشی استاندارد از طریق سرمایه‌گذاری مهاجرت می‌کنند، بخش دیگری از ایرانیان نیز به عنوان نیروی کار متخصص کشور را ترک می‌کنند. این مهاجرت در برخی موارد دائمی می‌شود و در برخی موارد نیز به صورت دوره‌ای پیش می‌رود.

هرچند جمهوری اسلامی آمار شفاف از مهاجرت نیروهای متخصص ایران ارائه نمی‌دهد اما گزارش فعالان صنفی نشان از آن دارد که مهاجرت نیروهای حرفه‌ای در مشاغل مختلف از پزشک و پرستار تا مهندس و جوشکار و کارگر ساختمانی افزایش یافته. رکود اقتصادی و درآمدهایی که هیچ تناسبی با میزان کار و هزینه‌های زندگی در ایران ندارد، مهمترین عامل مهاجرت شغلی به شمار می‌رود.

بر اساس آمارها در سه ماهه تابستان امسال بیش از هزار پزشک برای فعالیت در کشورهای دیگر، از این سازمان درخواست صدور گواهی کرده‌اند. این آمار در شرایط پاندمی کرونا و همچنین در حالی که مقامات وزارت بهداشت از کمبود دست‌کم ۵۰ هزار پزشک و پرستار در ایران خبر می‌دهند، هولناک است. از سوی دیگر در برخی رشته‌های تخصصی پزشکی نیز ایران به زودی با کمبود جدی نیرو روبرو خواهد شد. محمدحسین ‏ماندگار فوق تخصص جراحی قلب و عروق گفته که با توجه به مهاجرت‌ های چشمگیر جراحان قلب و استقبال بسیار ضعیف پزشکان جوان از انتخاب این رشته تخصصی سنگین و پرمسئولیت، بیماران ایرانی در سال‌های آینده باید راهی خارج از کشور شوند یا اینکه باید پزشکان خارجی به ایران بیایند.

همچنین به گفته محمد شریفی‌مقدم دبیرکل خانه پرستار ایران پس از شیوع کرونا در ایران درخواست پرستاران برای مهاجرت با افزایش شش برابری روبرو شده است. به گفته او هر سال ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر گواهی حرفه‌ای از نظام پرستاری می‌گرفتند اما اکنون سالانه بیش از ۱۵۰۰ پرستار مهاجرت می‌کنند. این آمار از سوی یوسف رحیمی عضو شورای‌ عالی سازمان نظام پرستاری نیز تأیید شده و به گفته او پرستاران در شهرهای بزرگ بیشتر برای مهاجرت اقدام می‌کنند و علت این موضوع «مشکلات اقتصادی و عدم حمایت مسئولان» است.

این در حالیست که بسیاری از نیروهای تکنیسین و کارگر فنی که نیروی کار ماهر کشور به شمار می‌روند نیز برای کار به دیگر کشورها از جمله کشورهای همسایه و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس مهاجرت کرده‌اند. کیهان لندن پیشتر گزارشی از وضعیت ناگوار این کارگران منتشر کرده است.

مهاجرت آینده‌سازان در سکوت معنادار مقامات نظام

یکی دیگر از محورهای مهاجرتی ایرانیان به دانش‌آموزان و دانشجویان بااستعداد اختصاص دارد؛ افرادی که سرمایه‌های بی‌بازگشت کشور برای آینده به شمار می‌روند و در حالی که سرمایه‌های ملی برای رشد و آموزش آنها هزینه شده، در سنین بالندگی به دلیل مشکلات آموزشی و فرهنگی و شیوه برخورد مقامات جمهوری اسلامی با نخبگان، چمدان مهاجرت می‌بندند!

محمد وحیدی نایب رئیس اول کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی سال گذشته گفته بود که «در بین ۹۸ کشوری که نخبگان خود را با مهاجرت از دست می‌دهند، ایران جزو کشور‌ها با بالاترین آمار‌ها قرار دارد.»

آمارهای رسمی نشان می‌دهد ۲۵ درصد از مشمولان بنیاد نخبگان و ۱۵ درصد از رتبه‌های زیر هزار کنکور سراسری مقیم کشورهای دیگر هستند. همچنین ۳۷ درصد از دارندگان مدال در المپیادهای علمی دانش‌آموزی در سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۱ به دیگر کشورها مهاجرت کرده‌اند.

در ایران فقط ۱۸۶ شرکت با «مجوز رسمی» به اخذ پذیرش تحصیلی در کشورهای دیگر اشتغال دارند. این در حالیست که شرکت‌های زیادی بدون مجوز و به صورت غیررسمی برای اخذ پذیرش تحصیلی اقدام می‌کنند و بسیاری از متقاضیان تحصیل در خارج نیز بطور شخصی از طریق سفارت‌ها و یا دوستان و اقوام برای دریافت پذیرش و ویزا اقدام می‌کنند!

دانش‌آموزان و دانشجویان نخبه‌ که قدر و ارزش آنها توسط جمهوری اسلامی شناخته نمی‌شود و حتا با اتوبوس‌های قراضه به قعر درّه فرستاده می‌شوند و یا به زندان می‌افتند، بار مهاجرت می‌بندند و جای آنان را «خودی‌های ژن خوب و سهمیه‌ای ناشایست» پر می‌کنند. ایرانیان نخبه در دانشگاه‌های خارجی در فضای باز رشد کرده و مدارج عالی علمی را طی می‌کنند و به خدمت دانشگاه‌ها و مؤسسات علمی و پژوهشکده‌ها در می‌آیند در حالی که ایران از «دانش» و «کارآمدی» آنها بی‌بهره می‌ماند.

مدال‌آوران ورزشی بر سر دوراهی مهاجرت و فلاکت

موج مهاجرت ایرانی‌ها به خارج از کشور شامل ورزشکاران به ویژه ملّی‌پوشان نیز می‌شود. بسیاری از آنها در رقابت‌های جهانی و المپیک صاحب مدال شده‌اند اما شرایط برای آنها چنان غیرقابل تحمل شده که مجبور می‌شوند به کشورهای دیگر مهاجرت کنند یا پناهنده شدند.

شماری از این ورزشکاران حتا با وجود اینکه عضو تیم‌های ملی بودند و چندین عنوان قهرمانی داشتند آنقدر بی‌پول بودند که نه تنها نمی‌توانستند یک زندگی معمولی داشته باشند بلکه به سختی مخارج لازم برای تمرین و آمادگی جسمی خود را تأمین می‌کردند. بعضی از این ورزشکاران به ویژه در رشته‌هایی مثل شطرنج، جودو، کشتی، تکواندو بارها مجبور شدند به خاطر روبرو نشدن با حریفان اسرائیلی یا از مسابقات کنار بروند یا به بهانه مصدومیت مسابقه ندهند. در سال‌های اخیر بسیاری از ورزشکاران از سوی فدراسیون‌های جهانی به خاطر مسابقه ندادن با ورزشکاران اسرائیل محروم و جریمه شدند.

در یک دهه گذشته حدود ۶۰ ورزشکار از ایران به کشورهای خارجی پناهنده شده‌اند که در نوع خود بی‌سابقه است.

در جریان مسابقات المپیک توکیو ۲۰۲۰ بعد از ورزشکاران سوری که کشوری جنگزده است، ایرانی‌ها بیشترین تعداد عضو در تیم پناهندگان را داشتند!

اما این نیز همه واقعیت نیست چرا که ورزشکارانی که مهاجرت کرده یا پناهنده شده‌اند، اقبال بلندی داشته‌اند که می‌توانند رشته مورد علاقه‌ی خود را به صورت حرفه‌ای ادامه دهند. بسیاری از ورزشکاران حرفه‌ای و قهرمان به دلایل مختلف مجبورند در ایران تحت حکومت جمهوری اسلامی بمانند.

مسعود عبداللهی بوکسور برجسته را که در مسابقات قهرمانی جهان شرکت داشت مجبور کردند با حریف اسرائیلی مسابقه ندهد و او در ایران دستفروشی می‌کرد.

رئیس سابق فدراسیون کشتی در صفحه اینستاگرام خود خاطره‌ای از کارگری یکی از ملی‌پوشان کشتی نوشته و عنوان کرده است: بسیاری از قهرمانان ما در چنین شرایطی قرار دارند. رسول خادم رئیس پیشین فدراسیون کشتی و سرمربی پیشین تیم ملی کشتی آزاد که اتفاقاً روابط نزدیکی با حکومت دارد نیز می‌گوید بسیاری از ورزشکاران ایرانی چنین وضعیتی دارند و حتا خانواده آنها چیزی برای خوردن ندارند.

اینهمه در حالیست که موج مهاجرت از ایران در میان هر قشر و گروه اجتماعی ادامه دارد آنهم درحالی که از نظر آماری، برخی پناهندگان به دلیل خروج غیرقانونی و همچنین بخشی از نیروی حرفه‌ای کار که به صورت دوره‌ای در کشورهای دیگر کار می‌کنند، جزو آمار رسمی مهاجرت حساب نمی‌شوند.

حقیقت تلخ اینست که سرنوشت ایران در حالی به دست افراد نالایق و ناکارآمد و «سهمیه‌ای» افتاده و ایرانیان را به مهاجرت واداشته که فرزندان و وابستگان و برخی مدافعان همین نظام نیز در خارج کشور کار و زندگی می‌کنند!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر