منشور کورش ربطی به حسن روحانی ندارد! او باید از حکومت خودش از تجاوز و اعدام بگوید شب گذشته وزارت خارجه یک کلیپ کوتاه منتشر کرده که در آن جا به جا سخنان روحانی در سازمان ملل را با قرار دادن تصاویر واقعی ترجمه کرده است.
اما ترجمه واقعی حرفهای او را در صحنه اجتماعی هم میتوان با سریالی از نکبت اخلافی، فقر، فساد، فحشا، اندامفروشی، کودکفروشی، زبالهگردی، گورخوابی، اپیدمی اعتیاد، اپیدمی ترکتحصیل و اپیدمی کودکان کار و خیابانی میتوان ترجمه نمود.
برای دولت او و ولی فقیهش همین خاک برسری کافی است که برای کودکان زباله گرد شهرداری کارت صادر میکند و از آنها تلکه میگیرد.
برای او و ولی فقیهش همین خاک برسری کافی است که مردم برای تأمین رزق و روزی اندامفروشی می کنند.
از منشور کورش حرف میزند و از حقوق بشر، تا زیر آن احکام قطع کردن دست، چشم درآوردن، حجاب اجباری، تجاوز به دختران قبل از اعدام، فتوای مذهبی قتلعام دادن، قتلهای زنجیرهیی دگراندیشان، اعترافهای اجباری زندانیان، و هزار و هزاران جنایت دیگر را مخدوش کند.
آخوند کارش مخدوش کردن است.
منشور کورش ربطی به حسن روحانی ندارد! او باید از حکومت خودش از تجاوز و اعدام بگوید
سخنرانی سراسر مزخرف توهین به شعور جامعه بین الملل
سخنرانی مجازی حسن روحانی بهمناسبت هفتادو پنجمین اجلاس سازمان ملل را باید شناسنامهٔ مشترک کل نظام آخوندی تعیبر کرد.
طوری سخن میگفت که انگار مخاطبانش نه بینا هستند و نه شنوا و مثل آخوندها مغزشان در معده شان قرار گرفته است!
چنان قاطع از «وجود آزادی سیاسی داخلی»، «دموکراسیِ حق ملت» و «عزت و آسایش ملت ایران» حرف میزد که یادش نبود سازمان ملل تاکنون ۶۶بار پیاپی جمهوری اسلامی را بهخاطر نقض فاحش حقوقبشر محکوم کرده است.
وقتی گفت به مردم سالاری خود میبالیم یادش نبود که عفو بین الملل دو هفته پیش گزارش ویرانگری انسانیت در جمهوری اسلامی را صادر کرده بود.
مشکل روحانی این است که نمیداند در این عصر دنیا را شهروند ـ خبرنگار آگاه میکند نه بلندگوهای هدایت شدهٔ دولتها، آن هم از نوع دیکتاتوری قرونوسطایی جمهوری اسلامی .
دنیا باید بداند که طی این سالیان دو نشانه بارز و دو درد مشترک ۴۱سال ما را تشکیل میدهد و هرسال هم نفرت و انزجار و عفونت آن بیشتر و عمیق تر میگردد.
دردهایی که منشا اصلی نقض آزادی سیاسی و دموکراسی و حاکمیت مردم ایران هستند، همان که در پایه گذاری این جمهوری عفونی مد نظر قرار گرفت:
۱ــ در رفراندوم ۱۲فروردین۵۸ ایرانیها فقط حق داشتند جمهوری اسلامی را انتخاب کنند. آنها اگر رأی «نه» هم میدادند، هیچ جایگزین دیگری نداشتند.
این روند در تمامی نمایشات انتخاباتی و گزینهیی بودن کاندیداها توسط ولیفقیه و شورای نگهبانش تکرار و تداوم داشته و دارد.
۲ ـ اصل ولایت فقیه مرادف با جایگزین خدا بر روی زمین عنوان شده است. طبق منویات ولیفقیه و کارگزاران حکومتی که در نمازهای جمعه و تجمعات حکومتی ترویج و تأکید میشود، مخالفت سیاسی و عقیدتی هر ایرانی با ولایت فقیه، حکم «مرگ بر ضد ولایت فقیه» دارد و با خلع از وجود و حیات پاسخ داده میشود. جمهوری اسلامی با طناب ولایت فقیه، تمامی مواد سیگانهٔ منشور حقوقبشر و مدافعانش را دار زده و میزند.
منشور کورش ربطی به حسن روحانی ندارد! او باید از حکومت خودش از تجاوز و اعدام بگوید
وحشانیت مادون تمدن بشری، رژیمش را «آزادی و دموکراسی» جا میزند.
این دروغگوی حقه باز علاوه بر اهانت به جامعه ملل و شنوندگانش یک دزدی و راهزنی هم نسبت به تاریخ ایران کرد و از: «ما بهعنوان کهنترین دموکراسی در خاورمیانه» دم زد و خود را جزیی از تاریخ خواند.
در حالیکه تاریخ ایران با منشور کورش شناخته میشود و ولایت فقیه هیچ ربطی به پیشینه و قدمت تاریخ کهن ایران ندارد. ایرانزمین که با منشور کوروش شناخته میشود؟
۴۱سال است تمام روحانیان مرتجع حکومتی تلاش کردهاند ایرانیزدایی فرهنگی کنند و فرهنگ منحط حوزوی و اسلام ارتجاع فقاهتی را جایگزین فرهنگ بالنده ایران نمایند.
در تاریخ ایران کجایش قطع کردن دست بوده؟ کجایش سنگسار زنان بوده؟ کجایش یا روسری یا توسری بوده؟ کجایش چشم در آوردن بوده؟ کجایش تجاوز به دختران قبل از اعدام بوده؟ کجایش فتوای قتل عام دادند.
البته اینها همه جدیدترین نوع دموکراسی ولایت فقیهی با تعبیر یک آخوند حقه باز بهنام حسن روحانی هستند که هیچ ربطی به پیشینه و قدمت تاریخ کهن ایران ندارند.
آنچه به مردم ایران برمی گردد، با تلاشهای مقاومتشان تا کنون ۶۶ بار جمهوری اسلامی را در صحنه ملل متحد محکوم نموده اند.
جمهوری اسلامی آخوندی هیچ ربطی به تاریخ ایران، مردم ایران و فرهنگ و هنر ایران نداشته است. بیش از ۹۰درصد مردم ایران اکنون اصیلترین آمال تاریخی و فرهنگی و سیاسیشان، پاک کردن ننگ قوم اشغالگر ولایت فقیهی با تمام جناحهایش از دامن مرز پرگهر خویش است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر